بن بست غریبی
ردیف آخر کلاس زندگی...
خداحافظ نگو وقتی … هنوز درگیر چشماتم … خداحافظ نگو وقتی … تو هر جا باشی همراتم تو اون گرمای خورشیدی که میری رو به خاموشی نمیدونی چقدر سخته شب سرده فراموشی … شبی که کوله بارت رو میون گریه می بستی یه احساسی به من میگفت هنوزم عاشقم هستی خداحافظ نگو وقتی … هنوز درگیر چشماتم … خداحافظ نگو وقتی … تو هر جا باشی همراتم چرا حالت پریشونه؟ چرا مأیوس و دلسردی؟ خداحافظ نگو وقتی هنوزم میشه برگردی ! تو یادت رفته اون روزا یکی تنها کست میشد خداحافظ که میگفتی خدا دلواپست میشد … خداحافظ نگو وقتی … هنوز درگیر چشماتم … خداحافظ نگو وقتی … تو هر جا باشی همراتم
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |